Germinate

تاسی بشون بگو هیولام

يكشنبه, ۲۵ مهر ۱۴۰۰، ۰۲:۰۵ ب.ظ
نویسنده : Divine Girl

چند روز پر از درگیری رو گذروندم... کارهایی کردم که...

خب گایز همه چیز تموم شد و به حالت سابق برگشتم. همیشه همینه... مشکلات میان و میرن و تو بعدشون آروم میگیری، وقتی که یه گوشه لم میدی و با دل درست و یه حس خلا بامزه به گذشته فکر می کنی... وقتی دستتو میکشی روی لبه های زخمی که هنوز بسته نشده و لبخند می زنی...

بعد یه تایم پر از درگیری چی می چسبه؟ گاااااد یه کتاب خفن، خیلی دلم هوس کرده... دلم می خواد برم کتابخونه... چقد زندگی لذت بخشه... چقد خوبه که میشه از مشکلات عبور کرد، واقعا آروم بودن وسط درگیریا برای من سخته... ولی الان فقط یه ماگ پر از نسکافه و یه سریال و پنج تا کتاب می خوام... 

چقد هوا زود سرد شد دوباره می خوام با پتوم رل بزنم و بیس چاری بچسبم بهش :)

فکر می کردم آدما می تونن افسردگیم رو بهتر کنن ولی میدونی؟ اونا فقط حالمو بدتر می کنن، ربطیم به جنسیت نداره... تنهایی بهتره... 

یاکوزا خلسه 😂🙌🏼

😅😅😅
همش این تیکه ش تو مغزم پلی میشه

به نظرم خوبه همین روش و مهم اینه که در همه حال اهمیت خودت حفظ میشه

یارو با مزه است، من قبلا جومونگش را شنیده بودم

بله درسته:)

دقیقا لحن صداش بامزه ست :)

یه جمله تو یه سریال بود که خیلی عمیق بود

مادر به پسرش ناخواسته آسیب زده بود تو بچگی بچه شاهد خیانتش بود!

وهرگز نشد خوب بشه و یا اعتماد کنه به هیچ زنی!

بعد تو سن 40 سالگی که بچه میخواست مادرش رو ببخشه مادرش گفت ما پدرمادرها

وظیفه حمایت و مراقبت ازبچها رو داریم توی این دنیا نگهبان بچه ها هستیم وظیفمون همینه

اما وقتی مایی که باید حمایت کنیم آسیب میزنیم دیگه چه انتظاری از کسی هست؟

حالا قضیه توهه الی وقتی حتی پدرمادرمون هم بهمون آسیب میزنن

آیا باید دلیل حال خوب ما دیگران باشن؟

منی که 7 ماه تنهایی از جاده پر پیچ و خم زندگی و مشکلات تنهایی عبور کردیم اینو بهت میگم

فقط خودت میدونی جای شکسته هات کجاست وفقط خودت میتونی مرهم بذاری روش

و هیچ انتظاری از هیچ کسی تاابد نداشته باش! حتی وقتی رفتی توی یک رابطه خوب!

درسته نمیشه از هیچکس انتظار داشت که درک کنه، همونطور که من نمی تونم درکشون کنم...
راستش خیلی فکر کردم بهش، من انتظار یه رابطه خوب نداشتم می خواستم از درد و رنجی که داشتم یکم دور بشم که کارم اشتباه بود، خیلی بی تجربه ام در مقابل شکست هام، نمی دونم چطور باید خودم رو درمان کنم و توی زندگیم چیکار کنم و حسام رو خودمم درک نمی کنم... همین باعث می شه از خودم ناامید بشم، واسه همین الان حالم بده...
ممنون که می خونی و کنارمی 
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی