Germinate

کلارنس

يكشنبه, ۳ مرداد ۱۴۰۰، ۰۱:۱۱ ق.ظ
نویسنده : Divine Girl

هی گایز :) نمی دونم چرا این یکی دو روز نه دستم به نوشتن رفت نه نقاشی، البته یه طرحو امتحان کردم که خراب شد، بیخیال بازم ادامه میدیم. 

حال مامانم همچنان خوب نیست و باید دور و برش باشم. 

دیشب خواهری داشت جفتمونو به ... می داد. چرا نمی فهمه و درک نمی کنه؟ قبلا اونو عاقل میدونستم، خیلی بچه خوبه بود ولی الان ازش می ترسم، خیلی خطرناک شده... من هرچقدرم که بچه بد خونواده باشم، بازم حواسمو جمع می کنم...

امروز با آ رفتیم بیرون، کلی لباس پرو کرد ولی هیچی نخرید. چرا دنبال آدما رفتن رو دوست دارم؟ نمی دونم... خواهری قبلا خیلی دکتر می رفت منم بیس چاری دنبالش بودم، یعنی وقتی رفت سونوگرافی حاملگی من زودتر از شوهرش فهمیدم بچه پسره :/

بچه ها خیلی بدنم داغونه، واقعا یه سری چیزا باید تو ذات آدم باشه، من واقعا نمی تونم دائم فعال باشم یا باید ذره ذره خودمو ارتقا بدم. بدن دردای عجیبی رو دارم تجربه می کنم و منی که انقدر بدخواب بودم دو دقیقه ولم کنی خوابم میبره تو روز :/

یه انرژی درونمه، دست از وسط قفسه سینم داره می جوشه و قل قل می کنه :/ اوکی وقتشه که چایی دم کنیم (خونوک!) 

عاقا کجا دیدین طرف بشینه تو خونه زنگ بزنن بهش پیشنهاد کار بدن؟ این چندمین باره برام اتفاق میفته. البته همش به دلایلی لغو شده ولی خاله م و دوستش دوتایی دست به دست هم دادن واسم کار پیدا کنن :))) چقدر خوبن؟! امشب با یکی دیگه تماس گرفتم، به نظرتون زنگ می زنه؟ قول داد تو این هفته هماهنگ می کنه بام :( ساعت کاریش خیلی خوبه، حقوقشو نمی دونم...

ظهر رفتم قرض الحسنه، با دفترچه مامانم، چون حالش بده امضاش کامل درست نبود. یهو دیدم پسرعموم داره رد میشه (اونجا کار میکنه) گرفتمش گفتم کارمو حل کن، واسه اولین بار تو زندگیم آشنا داشتن رو تجربه کردم، لذتش از خوردن لازانیا و بیف استراگانف بیشتره :))))

بعدا بازم میام 

فعلااا

میدونی تو انرژی درونی زیادی داری و بنظرم باید با یه آدم درست و مثل خودت صرف بشه...میدونی شاید رفتن دکتر یا سونوگرافی اونقدرام برای الی پر انرژی ما کافی نباشه...

( کاش من اونجا بودم و باهم میرفتیم دور دورT_T)

قول میدم برای پیدا شدن یه کار خوب برات کلی دعا کنم :) واقعا دلم میخواد لذت حقوق بگیر بودن و مستقل شدنو بچشی و به اطرافیانتم نشونش بدی( توی چشتون!! نه تنها حالم خوبه بلکه پولم دارم!!!)( تو چشت نوید!!)

میدونی تو بنظرم جذابیت های زیادی داری...نظرت چیه با پولات یه رنگ موی جدید و یه تیپ جذاب رو امتحان کنی و به قول معروف دوباره شروع به عشق حال جوونی بکنی؟

میدونی یه متنی خوندم راجب دخترایی که بعد روزا سختشون نه تنها افسرده نمیشن بلکه دلبر تر هم میشن:) فقط فرقش اینه که الی ما به هرکس و ناکسی پا نمیده:)))

فقط کمتر به خودت فشار بیای..یکم بیشتر یخواب و کمتر خوپتو خسته کن تا یه وقت مریض نشی باشه؟

خیلی دوست داشتم با تو میرفتم دور دور، قطعا خیلی خوش میگذشت... یعنی پایه تر از من پیدا نمی کنی :))))
مرسی عشقم، خیلی خوبی. منم دعا می کنم واسه سلامتی و شادی و موفقیتت... خودمم خیلی دوست دارم ولی تو برنامه های ذهنم این بود که اول یه مدرک نرم افزار بگیرم بعد برم سراغ حسابداری، چون تنها کاریه که بلدم :)) ولی خب کارهای دیگه موقتا واسه این که پول دستم باشه خوبه
وای دختر خیلی دلم می خواد ولی یکم می ترسم موهام آسیب ببینه، یکم جنس موهام خشکه، کلی بهش رسیدگی می کنم :/ اتفاقا چند روز پیش مامان آ می گفت تو با رنگ موی فانتزی عالی می شی :) منظورتو از جذابیت نفهمیدم آخه تو که منو ندیدی :/ یکم واسه عشق و حال جوونی پیر نیستم؟ ۲۳ سالمه :/
آخخخ دقیقا من همونم، نمی دونم چرا ولی تا حالا انقدر ذهن روشنی نداشتم درمورد هر کارم و برنامه هایی که دارم و شخصیتم، آیم ا بد بچ :/ الان تازه شروعشه :)
همین کارو می کنم، باید همه چیز رو کم کم روی روال بندازم، از طرفی برنامه باشگاهم سخت و سنگینه، از یه طرف پریودم و بدنم ضعف داره... چشم عزیزم، توام مراقب خودت باش که عزیزی و نگرانتم :*

داداچ میشینی خونه بهت پیشنهاد کار میدن؟ کفم برید. =)))

 :))))) واااای 
عاقا یه چی بگم، یکی دو سال پیش صاحب یه فروشگاه کوثر، طرف هم محل بود، اومد در خونمون گفت فروشگاه زدم می خوام صندوقمو بدم دست یه آشنا بگو دخترت بیاد :))) منم نرفتم :///// کلا تو کار پیدا کردن خوش شانسم، رفتم بنگاه کاریابی، از صد تا کار حداقل نود تاش واسم جور بود :)

سلااام

ایشالا خوب بشن

فکر کنم شما تو باشگاه داری اشتباه میزنی که هنوز بدن درد داری

 

دروووود 
مرسی، خدا خونوادتونو براتون حفظ کنه :)
نه بابا این مربیه همش داره تو برنامم تغییر ایجاد می کنه، نمی دونم فازش چیه، تا می بینه دارم یه دستگاه رو یکم نرم می زنم سریع میاد وزنه شو اضافه می کنه، کمر بسته به قتل من :/

یه دستی به سر من بکش مرسی =)))) 

بزنم به تخته برات. 

👋🏻 بمال به کلت :)))))))))
مرسییی

یه دستی به سر من بکش مرسی =)))) 

بزنم به تخته برات. 

۲۳سالگیییی پیرهههههه؟؟؟

خواهر من ۲۳ سالگی تازههه دانشگاه قبول شد!!!!

الانم پیج کاری زده و کلی عشق و حال میکنه!!( خواهرم دکتر زنان و مامایی و ازین چیزاست!)

+

یعنی اینکه تو تازه اولای جوونی هستی لعنتی!! چی باعث شده تو اینقدر پیر بنظر بیای؟ چرا فکر میکنی به اندازه ی کافی جذاب نیستی؟

وقتی از پشت گوشی و میلیون ها کیلومتر و فقط با کلماتت باعث شدی من دوستت داشته باشم پس در ظاهر و باطن حضوریم میتونی خیلی از ادمارو جذب کنی!!

از همین تریبون اعلام می کنم غلط کردم :///
چقدر بامزه نمی دونستم خواهر بزرگتر داری، خدا حفظش کنه و موفق باشه :)

نمی دونم چرا اینو گفتم :/ ولی خب الان اولویتم، ساختن شخصیتم و بدنمو استقلالمو هنره :) وقتی به استقلال رسیدم می خوام برم سراغ عشق و حال... 
عزیزممم، بابت حس خوبی که دادی خوشحالم و حسابی تو دلی خودمی :)))

برای فعالیت خودتو با کسی مقایسه نکن الی

به نظرم داری تو ورزش به خودت فشار میاری

کم کم زیادش کن میدونی وقتی کلی برنامه سنگین می چینی مغز میترسه و مقاومت میکنه شاید علل بدن دردت همین باشه!

پس آروم آروم پیش برو

آرزو میکنم مامانت هرچه سریعتر خوب شه عزیزم

دقیقا خودمم همین توی ذهنم بود، بدنم و مغزم کم میاره از فشار یهویی
چشم حتما
ممنون عزیز دلم سلامت باشی :*
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی