سلاااام الیتون امروز زود بیدار شده، ساعت ۸ و نیم :)
بچه ها دیروز واسه اولین بار چشم کشیدم، یذره غیر متعارفه ولی خب قبولش کنید دیگه :)
مامانم رفته ام آر آی به خاطر سردرداش، ببینیم دکتر چی میگه، کلا همیشه درگیره دکتره بنده خدا. منم می خوام برم دنبال کارهای شناسنامه م که یه اسم نحسو از توش پاک کنم -_-
دیروز واسم یکار پیدا شد تو شهربازی، عملا هیچ کار خاصی نمی کردم، همون خانما که فقط می شینن نگاهت می کنن کارتو تو دستگاه بازی اشتباه نزنی :/ از ساعت ۶ تا ۱۲ شب، ماهی ۱۵۰۰ :/ آقا من با سر قبول کردم دوباره مامانم شروع کرد غر زدن. خودمم دلم راضی نبود چون جاش درست نبود و کلا خیلی وقته دنبال نیرو میگردن کسی زیربارش نمی ره... ولی گفتممی خوام برم و شما نمی ذارین و هرکار می خوام بکنم همش غر می زنین تا پشیمون بشم و این حرفا :/ گفت اوکی من هر ماه یه مبلغ ثابت می ریزمبه کارت :| هیچی نگفتم یکم بعد گفت تو که خرجی نداری اصلا پول می خوای چیکار و ولش کن اصلا ؛| بهش گفتم من دلم نمی خواد از پول تو خرج کنم، هر چی می خوام بخرم می گم صبر کن برم سرکار بعد... شاید دو سه ماه یبارم نگم مامان پول بده... اون وکیله هم که هر چی زنگ زدم و پیام دادم هیچی جواب نداد :| قرض الحسنه هم همش واسم امروز و فردا می کنه... لعنت بهش
من میرم بازم میام
خیلی طرحت جالبه
کلا طرحهات فکر پشتشه و من دوست دارم
الی تو سرکار رفتنت منتظر تایید کسی خوب نباش دیگه
به نظرم نباید به فکر راضی کردن خانوادت باشی یه کار درست بی حواشی انتخاب کن و برو
من خیلی وقته نقاشی نکشیدم غمگینم واقعا.