Germinate

چرا تموم نمی شه؟

شاید احمقانه باشه ولی هرچقدر دنیا بهم نشون میده که باید دهنمو ببندم و از همه دوری کنم، بازم مقاومت می کنم. چرا انقدر دهن من بی موقع باز میشه؟ چرا انقدر زندگی مزخرفه؟ واقعا دوستش ندارم و ازش راضی نیستم. حالم از این دنیا و آدم هاش بهم می خوره، هرروز همه دست به دست هم میدن تا منو تحقیر کنند، ببینند چی می خوام و همون رو ازم بگیرن یا انقدر دورش کنن که دستم بهش نرسه. چرا باید با خونوادم چهار دهه فاصله سنی داشته باشم که هیچیمون بهم نخوره؟ چرا باید دائم جنگ اعصاب داشته باشم؟ 

واقعا چرا این دنیا دکمه alt و F4 رو نداره؟

موجا ...
۱۲ خرداد ۰۰ , ۱۶:۵۸

سعی که شرایطت رو تغییر بدی

کتاب چه کسی پنیر من را برداشت؟ رو حتمابخون

از طاقچه بی نهایت رایگان هست.

پاسخ :

نمی شه شرایط رو تغییر داد، نمی تونم خونوادم رو تغییر بدم و در آخر از پس خود احمقم که اصلاااا برنمیام. باورت نمی شه هر جایی از این روح و روان به هم ریخته رو میام جمع کنم از یه طرف دیگه، یه مشکل دیگه می زنه بیرون. 
این کتاب رو خوندم، خیلی کتاب های خفن رو خوندم، ولی هیچ فایده ای نداره، تو عمل همیشه درجا می زنم :( حسابی ناامیدم
ممنون از نظرت مهربونم
محمد حسین
۱۲ خرداد ۰۰ , ۲۳:۲۵

سلااام

چه سخت

امیدوارم یه راهی برای کنار اومدن باهاشون پیدا کنی

فکر نمیکنم زندگی همش یه شکل و بد باشه

 

پاسخ :

سلام 
بله متاسفانه همه چیز سخت شده
میدونم که می تونم و می دونم که گاهی وقتا سخت می گیرم
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Edited By Naghl Powered By Bayan