Germinate

استرس کاری یا نه

امروز قشنگ بود...

صبح کارامو راه انداختم و مث همیشه عصبی بودم. یه چیزی که دقت کردم اون یه هفته که شمال بودم اصلا تپش قلب بالا و استرس نداشتم و اصلا نیازی به قرص پروپرانول نداشتم. حتی یه شب که برای امتحان خوردم نفس تنگی گرفتم و فشارم افتاد و دهنم‌سرویس شد. فکر میکنم دلیل این استرسم کارم باشه و این برای منی که واقعا به حسابداری علاقه دارم عجیبه. حتی سرکار قبلیم انقدر به هم ریخته نبودم فقط زمان کاری بالا اذیتم‌میکرد وگرنه کارم عالی بود. نمی دونم خیلییییی دلم می خواد حداقل دو سه ماه بیکار باشم ولی موندم خرجم‌رو چیکار کنم... دیگه روم‌نمیشه کارت از مادرم بگیرم که. 

بگذریم... ظهر که اومدم خونه دیدم‌نت وصل شده ولی هنوز اونقدر روون نشده. ظهرو نیمه خواب نیمه اینستا گذروندم و عصر زدم بیرون رفتم سمت جاده سلامت که یکم پیاده روی کنم. نزدیک اونجا بودم که دیدم یکی نور بالا میزنه و می خواد بیاد کنارم. محل ندادم و گازشو گرفتم و یکم اذیت کردم ولی بالاخره یه جا گیرم انداخت و دیدم پسرداییمه :) مردم از خنده و گفت کجا میری گفتم‌میرم پیاده روی توام میای؟ یه کتاب کنترل ذهن گرفت بالا و گفت منم میرم اون اطراف تو تنهاییم کتاب میخونم. چقدر بانمک بود. 

باهاش خداحافظی کردم و رفتم توی مسیر. یکساعتی پیاده روی کردم و با قلبی ارام و پاهایی پر درد برگشتم. سرراه به خواهرم سر زدم که همشون خسته و گیج بودن. زود رفتم خونه و دوش گرفتم. مامانم واسم غذای مورد علاقه م رو پخته بود که شاید بقیه دوست نداشته باشن. گوشت چرخ کرده رو مدل کتلت سرخ میکنیم بعد کنارش یه تخم مرغ هم املت یا نیمرو. یعنی این تنها غذاییه که میتونم تا اخر عمرم تکراری بخورم. این غذا و قزل سالمون کبابی بهترین غذاهای دنیا هستن تا ابد :))) زیتون پرورده ها رو تموم کردم و امروز رفتم سراغ زیتون شورهام. واقعا ده از ده بود. 

فکر میکردم چیزی واسه گفتن ندارم امروز ولی روز بدون ماجرا و اتفاق برای الی کاملا محاله... تازه من نصفشو نمیگم :)

موجا ...
۰۵ تیر ۰۴ , ۲۲:۵۹

چقدر خوبه که روز آروم گذشته

منم بیشتر استرسهام شغلی

البته من تندم همکارام کند و این سرعت گیر منه و حرصم در میاد از طرفی تایم منم بهم میزنه این کند بودن و کم کاریشون و کلیه اضطرابها و استرسهای من شغلی حقیقتا

 

پاسخ :

نه من ریتممو هماهنگ میکنم ولی جدیدا یکی از همکارام عوض شده که باید تموم کارهامون باهم هماهنگ باشه و این شخص واقعا بی فکره یا اصلا سرکار نمیره و تمام حسابهای من بهم ریخته از طرفی من چون بازاری هم‌حساب میشم بالا و پایین های بازار روم اثر میگذاره مثلا تو گرونی یه جنس رو میخرم بعد ارزون میشه و من باید پاسخگوی صاحبکارم و مشتری ها باشم. کلا صاحبکارم خیلی بی مسئولیت و طلبکاره و همه چیزو از چشم من می بینه. 
موجا ...
۰۵ تیر ۰۴ , ۲۳:۴۷

اگر شغلت اینطوری واقعا استرس زاست و طبیعی استرس داشته باشی

ولی اینکه تو مسئولیت پذیر تر از مدیریت باشی خیلی اذیت کنندست

یه چیزی هم بگم کلا مدیرها کارشون ایراد گرفتنه 

یعنی تو نمیتونی انتظار داشته باشی همه کارهای خوب و مفیدتو ببینه 

اون کارش دیدن عیب و ایرادهاست!

مدیران ایرانی اصولا طلبکارن و همیشه از نظراونا کارمند مقصر!

پاسخ :

اوهوم
میدونی من کلا رئیسم سرکار نمیاد. اصلا نمی بینیمش و هیچ‌کاری انجام نمیده حتی نمیگه چیا براش مهمن. من همه چیز رو با ازمون و خطا یاد گرفتم و خودم تموم کارارو انجام میدم. تهشم دائم توبیخ میشم... 
موجا ...
۰۶ تیر ۰۴ , ۱۱:۱۷

این بدترین بخش کار کردن توی ایران هست!

من هم تجربه مشابه داشتم

و در نهایت تا یه جایی ادم صبوری میکنه بعد میذاره میره!

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Edited By Naghl Powered By Bayan