امروز اصلا نمی تونستم از خواب بیدار بشم. کل دیشب رو از استرس کارهای بهم ریخته ام و ناتوانی خودم گریه میکردم. دلم می خواست از خواب بیدار نشم و دوباره این زندگی رو نبینم. گاهی وقتا افسردگی و استرس باهم قاطی میشه و نمی تونم از پس خودم بربیام. با غصه خوابیدم و وقتی بیدار شدم اصلا نمی تونستم بلند بشم و برم سرکار. تا نزدیک ده صب خوابیدم. بالاخره بلند شدم و دوباره خودم رو تو موج کار انداختم. خاله م بالاخره بعد چند روز برگشت خونه ش و دراماهای فامیلی بعد از چند روز تموم شد.
عصر هم دوباره رفتم سرکار و رفیقم زنگ زد و گفت چرا دو روزه بهش زنگ نزدم و باهام قهره :/ گفتم امروزم سرکارم و بعدا باهم حرف میزنیم البته برنامم این نبود. برق که رفت دفتر من تاریک و گرم و تنگ به نظر میرسید پس ول کردم و رفتم سراغ گلفروشی...
دوست مادرم از مکه رسیده بود، برای اون یه دست گل بزرگ و پر گرفتم و برای رفیق دلخور کوچولوم همدو شاخه رز رو خیلی خوشگل تزیینکرد و بردم. رفتم دم خونه ش و سوپرایزش کردم. خیلی ذوق کرد :) گفت بریم بیرون و رفتیم همون کافه فست فودی که پاتوقمون بود. از توی راه میگفتم که دلم شیک توت فرنگی هوس کردم ولی دوستم میگفت شاید خوشمزه نباشه... اما امان از وقتی که من یه چیزی رو بخوام.
لحظه اخر که منو رو گرفتیم نظرم عوض شد ولی رفیقم فکر کرد به خاطر اینه که کارتی که اوردم زیاد پول نداره و خودش شیک رو سفارش داد. سفارشمون رو اوردن و حدش بزنید چی شد؟! مزه افتضاحی داشت :))))
واقعا از محصولات با مزهی توت فرنگی متنفرممم... یکم که خوردم اصلا نتونستم. دوستم هم پاشد و اونو برد پیش باریستایی که اونو درست کرده بود و گفت دوستم مزه شو دوست نداره اگه میشه یکم خامه و سس شکلات اضافه کنید تا قابل خوردن بشه. باریستا شیک رو گرفت و یه دقیقه بعد یه شیک شکلات جلوم گذاشت و هرچی خواستیم حساب کنیم اجازه نداد *_* زود خوردیم و زدیم بیرون و حسابی به این قضیه خندیدیم. احتمالا این لطفش به خاطر این بود که مشتری ثابتشون هستیم و یجورایی مث دوست هستیم البته بدون ارتباط کلامی. هر چند اون باریستا حالت عادی صورتش جوریه که انگار از همه متنفره ولی امروز فهمیدیم که مهربونه 🤍
بعدشم یکم باهم بودیم و کلی همو بغل اینا کردیم چون بعد چند روز همو دیدیم و اخرین باری که پیش هم بودیم قبلش دلخوری کوچیکی پیش اومده بود. هر چقدر دیشب حس بدی داشتم امشب حالم خوبه. واقعا وقت گذروندن با رفیق عالیه. درود بر تنهایی در اتاق :)
- تاریخ : سه شنبه ۴ تیر ۰۴
- ساعت : ۲۳:۱۴
- |
- نظرات [ ۰ ]