Germinate

قصه نمیگم برات که خودم اصل ماجرام

دوشنبه, ۲۳ بهمن ۱۴۰۲، ۰۹:۴۷ ب.ظ
نویسنده : Divine Girl

وقتی به عکسی که گرفته بودم،نگاه می کردم، ناگهان به یاد آن نیروی سرشار از حیرتی افتادم که وقتی بچه بودم برای عکاسی احساس می کردم. من می توانستم یک لحظه در زمان را تصاحب کنم و تا ابد آن را ثابت نگه دارم، و حالا با چیزی انجامش داده بودم که واقعا ارزش چنین جادویی را داشت.

من بدون تو | کلی ریمر

توی یه مه مغزی بزرگ دارم دست و پا میزنم. چشم انتظار هر باریکه ای نور امیدم و واسش با ذوق نقشه می چینم...

اینو فقط به خاطر موجا گذاشتم ک یه شروع دوباره باشه :)

سلام عزیزم 

مرسی عزیزم بابت این پست 

شروع مجدد رو بهت تبریک میگم عزیزم

یکی پیچ 

chica_sport

و

arabizshop

 top_of_underwear

 

یه تعداد دیگه هم هست اونارو هم برات میفرستم عزیزم

 

مرسی عزیزم
Arabizshop رو سرچ کردم چیزی نیاورد برام

arbizshop هستش

مرسی عزیزم اون دوتا ک خیلی شیک بود 
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی