Germinate

به تو فکر خواهم کرد...

يكشنبه, ۲۸ خرداد ۱۴۰۲، ۰۵:۵۱ ب.ظ
نویسنده : Divine Girl

و خب در آخر مسئولیت ۱۰۰ درصد تمام مشکلات و اتفاقات زندگیمون با ماست و نمی شه انکارش کرد. این که اون میگه موافق با جدا شدن نیست و من کوتاه میام و رابطه بهتر از قبل در جریانه فقط نشون میده که من ناخوداگاه دارم پی حرف دلم میرم که تهش خیلی پشیمون میشم...

فکر کنم صابکارم کمی نرم شده و داره دنبال جایگزین برای من می گرده 

شیما فکر می کنه با تحقیر کردن من میتونه منو منصرف کنه... میگه عاخه تو که نمی تونی حسابدار صفرتا صد یه جای دیگه باشی تو همه کارا رو بلد نیستی، نرم افزار ما از همه آسون تره و بقیه شون انقدر پیچیده و سخته که نمی‌تونی اصلا کار کنی و کار گیرت نمیاد و شاید محیطش امن نباشه و هزارتا حرف دیگه... چرا واقعا؟ درکش نمی کنم... اون رفیقمه یعنی:/

خیلی خستم... خیلی 

قطعا اون رفیق سمی تو هست و باید اونو از زندگیت حذف کنی.

هیچ کاری نشد نداره 

سمی نیست، خودشم خیلی دوست داره از اینجا بره ولی صابکارم نمی ذاره، واسه همین از نجات‌پیدا کردن من زورش میاد 
قطعا هیچ کاری نشد نداره

خب اول برو سراغ جای دیگه بگرد، یا می‌ری و یه جای دیگه یه موقعیت مناسب بهت پیشنهاد می‌دن و با خیالِ راحت‌تر می‌ری، یا این که یه وقت مثلا مثلا مثلا شاید یه درصد می‌بینی که نه حرف ایشون درست بوده و اون وقت نمی‌ری خب.

مطمئنم کاری که می‌خوام رو پیدا میکنم و حتی اگه پیدا نشه و بیکار بمونم بازم نمی خوام جایی برم که منو اذیت می کنن از همه لحاظ

ان شالله هرچی خیره برات پیش بیاد عزیزم

در مورد اون دوستت گاهی ادمها متوجه زخمی که به بقیه میزنن نیستند چون درونشون زخمیه

امیدوارم یه شغل بهتر و جای بهتر پیدا کنی الی مهربون و پرتلاش

ممنونم موجای عزیزم امیدوارم برای توام همین طور باشه
دقیقا من متوجه میشم این رفتارش از روی چیه
امیدوارم بتونم و تموم تلاشمو می کنم

وای، من حرفمو پس می‌گیرم X:

اگه این طوریه که می‌گی که خب، واقعا جای شک و درنگ نیستش که.

من یه اشتباهی کردم، اون موقعی که دنبال جای جدید بودم، از ترسِ رو زمین‌موندن، نزدم بیرون از اون جایی که ازش ناراضی بودم، هی منتظر بودم یه موقعیت جدید جور بشه، بعدش بزنم بیرون.

دو سه ماه طول کشیدش تا جای جدید پیدا کردم و حس می‌کنم توی اون دو سه ماه، به جای اون کار سابق، می‌تونستم انرژی و وقتم رو صرف چیزای خیلییی بهتری بکنم.

دقیقا حرف منم همینه 
الان جایی که هستم خیلی فشار رومه و تقریبا ۲۴ ساعت در حال کارم نه زندگی دارم و نه خواب درست... به خاطر همین میگم که تا نیام بیرون کاری که باید پیدا نمی شه
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی