Germinate

مومیایی :)

سه شنبه, ۳ خرداد ۱۴۰۱، ۱۱:۴۵ ب.ظ
نویسنده : Divine Girl

سلااااام امیدوارم کسی باشه که صدامو بشنوه :)

چطورین؟ چخبرا؟

چرا انقدر سوت و کوره اینجا؟ ستاره هام خیلی کمههه

چقدر نوشتن برام عجیب شده... درمورد خودم؟ اوه گاااد 

پست قبلیمو خوندم خیلی هول هولی و بد نوشتم، یعنی به عنوان شخص ثالث خودم از خودم حالم بهم خورد... هعیییییی

ولیییی چقدر من الان با منی که اونموقع اینجا می نوشت فرق دارمممم خیلیییی فرق دارم... چقدر اتفاق و بلا به سرم اومده :) همشو دوباره هول هولکی تعریف کنم زشت و بد میشه، فقط فعلا اومدم بگم که دلم واسه اینجا تنگ شده و دوست دارم بیشتر بیام... تو رو خدا بگین هنوزم منو می خونینننننن :/ چقدر لوسم 

فعلاااااا

سلااام

آره سر صبر همه بلایا را تعریف کن ما هم میخونیم :))

خیلییی دلم می خواد بدبختی وقتی ندارم 

هنوزم تو رو می‌خونیم D:

خوشحالم😍🤩

یکی از دلایل وبلاگ خوندنم دیدن عوض شدن آدماست! و در عین حال عوض نشدنشون!

چقدر دقیق 
زندگیمون عوض میشه ولی درونمون هرگز 

 هنوزم میخونم و منتظرت بودم

در ضمن من همون فا هستم که همش چایی میخورد :))

وااای عاااالیه 
اتفاقا تو فکرت بودم 
خیلی خوشحالم که هستی 

وااای سلااامممم =))))) چقد خوشحال شدم ستاره‌تو دیدم. دلم تنگ شده بود خیلییی. بیا بیشتر بنویس برامون :((

سلام نرگسم😍
چطوری؟
منم همین طور توام خیلی سوت و کور شدی تو تل 
چشششم
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی